پاتوق بچه های پرستاری 90 بندرعباس دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:35 :: نويسنده : mozhde rajabi
یکی بود یکی نبود بعد دوتا از همکلاسی ها میگن استاد مدنی ما الان میریم واستون آب معدنی میخریم!!! خلاصه اون دو نفر میرنو الان سالهاست که از اون دو نفر هیچ خبری نیست!!!..... -یه عده هم میگن وقتی خم شدن تا اب بردارن پاشون لیز خورده و افتادن تو آب و غرق شدن!.... -یه عده هم میگن اونا رفتن سرکوه بلندی نشستن تا وقتی بارون اومد توی بطری اب پر کنند و برای استادشون بیارن..... -یا شایدم جز نوابغ باشنو صندوق صدقه ی جلوی در دانشکده رو خالی کنن و با پول هاش دوتا شیشه آب بخرن وبیارن استادشونو از تشنگی نجات بدن!!! ----------راستی به نظر شما چه اتفاقاتی ممکنه برای اونا افتاده باشه؟؟؟؟؟؟لطفا جواباتون طنز باشه--------------- نظرات شما عزیزان: یه دانشجو
ساعت12:12---24 ارديبهشت 1391
نخیر حتما رفتن یه جای دورتر تا رودان که راهی نیست یه ساعت و خورده ای بیشتر نیست یا شایدم دارن تصفیش میکننحتما رفتن از تهران بیارن!!! شنیدم میگن آب تهران یه چیز دیگه س!!!!
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ |
||
|